۲۰ تفاوت بازاریابی سنتی با بازاریابی چریکی (قسمت دوم)
همانطور که در مقاله قبلی توضیح دادیم، بازاریابی چریکی تفاوتهای چشمگیری با بازاریابی سنتی دارد. در این مقاله میخواهیم بقیه تفاوتها را بررسی کنیم.
یازده.
بازاریابی سنتی همیشه بازاریابیِ «من» بوده است، به وبسایتهای مختلفی بروید و مطالب زیادی «در مورد شرکت ما»، «در مورد تاریخ ما»، «محصولات ما» و «مدیریت ما» ببینید.
واقعیت این است که مردم توجهی به شما ندارند! بازاریابی «من» آنها را خوابآلود می کند. به همین دلیل بازاریابی چریکی همیشه بازاریابی «شما» را تمرین میکند.
در این نوع تبلیغات، هر واژه و هر ایده در مورد مشتری یا کسی است که به وبسایت رفته است. مردم علاقهای به شرکت شما ندارند؛ آنچه که مورد علاقه آنهاست خودشان هستند، اگر در مورد آنها صحبت کنید با کمال دقت به شما گوش می دهند.
دوازده.
بازاریابی سنتی همیشه در مورد اینکه چه چیزی را از مشتری بگیرد، صحبت میکند، اما چریکها درک کاملی از ارزش طول عمر مشتری دارند و دائماً میپرسند که چه چیزی را می توانند به مشتری میدهند و چه چیزهایی را میتوانند به طور رایگان در اختیار مشتری قرار دهند.
امروزه ما در وسط عصر اطلاعات هستیم و چریکها سعی میکنند اطلاعاتی با ارزش را هدیه دهند، مانند جزوه، وبسایتهای اطلاعاتی، بروشور، اطلاعرسانی در تلویزیون.
بازاریابی فرصتی است برای مشتریان شما که به هدفهایشان دست پیدا کنند، همچنین برای شما فرصتی طلایی است تا بتوانید مشکلات آنها را حل کنید. اگر بتوانید این فرصت را به طور رایگان بدهید یک چریک هستید.
سیزده.
بازاریابی سنتی معتقد است که تبلیغات، وبسایت، نامه و ایمیل موثرند.
بازاریابی چریکی به این عقاید قدیمی میگوید مزخرفات!
تبلیغات دیگر قادر به کاری نیستند. مردم میآموزند که اینها راهی برای ورشکستگی و از بین رفتن امیدهایشان است. ایمیل مارکتینگ قبلا موثر بود اما دیگر نیست. پس چه چیزی موثر است؟
چریکها میدانند که ترکیبات بازاریابی موثرند. اگر یک سری آگهی دهید، وبسایت داشته باشید و ایمیل را هم به کار ببرید، همه آنها با هم موثر خواهند بود و به یکدیگر نیز کمک خواهند کرد. روزهای بازاریابیِ «تک اسلحه» گذشته است. ما در زمانی هستیم که ترکیبات بازاریابی راههای موفقیت را باز میکنند.
چهارده.
بازاریابهای سنتی در پایان هر ماه پول میشمارند و بازاریابهای چریکی روابط جدید را میشمارند.
مردم روابط میخواهند، چریکها بین خود و هر یک از مشتریان، روابط را استحکام میبخشند. مسلما آنها از پول بدشان نمیآید اما میدانند که روابط طولانی کلید طلایی رسیدن به موفقیت است.
پانزده.
بازاریابی سنتی به ندرت تاکید بر فناوری داشته است، زیرا فناوری دیروز، خیلی گران تمام میشد و محدود و پیچیده بود. اما فناوری جدید به کسب و کارهای کوچک برتری میدهد و آنها را بدون هزینههای زیاد قادر به انجام کارهایی میکند که شرکتهای بزرگ پولدار انجام میدهند.
بازاریابی چریکی لازم میداند که شرکتهای کوچک از نظر فناوری راحت باشند، اگر راحت نباشند، ترس از فناوری اجازه کار به آنها نمیدهد. اگر چنین ترسی دارید قراری با یک روان درمانگر بگذارید چون هراس از فناوری کشنده است.
شانزده.
بازاریابی سنتی همیشه پیامهای خود را به گروهها رسانده و تصور میکند هرچه گروه بزرگتر باشد بهتر است.
بازاریابی چریکی پیام خود را به افراد میرساند و اگر پیام برای گروه باشد، هر چه آن گروه کوچکتر باشد بهتر است.
بازاریابی سنتی در گسترهای وسیع کار میکند، بازاریابی چریکی در گسترهای باریک، در حد میکرو و در اندازه نانو.
میخواهید محصولی را برای بانوان به بازار بدهید، اگر از طریق تلویزیون این کار را کنید به آن گستره وسیع گویند، اگر آن را از طریق کانالهای مخصوص بانوان ارائه دهید، در گسترهی باریک کار کردهاید.
اگر در همان کانالها و مثلا در قسمت سلامتی بانوان تبلیغات کنید، در حد میکرو کار کردهاید و اگر در مورد سلامتی پوست بانوان تبلیغات کنید، در اندازه نانو.
هرچه گروه کوچکتر باشد هدف بزرگتر میشود.
هفده.
بازاریابی سنتی غیر عمدی و غیر ارادی است. اگرچه تمام اسلحه های پرقدرت مانند رادیو، تلویزیون، روزنامهها، مجلات و وبسایتها را در اختیار دارند، اما جزئیات کوچک را در نظر نمیگیرند، جزئیاتی مثل جواب دادن به تلفن، دکور دفتر کار و لباس کارمندان.
بازاریابی چریکی همیشه عمدی و ارادی است و به تمام جزئیاتِ تماس با جهان خارج توجه میکند و هیچ چیز را از نظر دور نمیکند.
هجده.
بازاریابی سنتی معتقد است که با بازاریابی می توانید کالا بفروشید، اما این مربوط به خیلی قدیم است و دیگر اتفاق نمیافتد. به همین دلیل است که بازاریابی چریکی معتقد است که بازاریابی میتواند فقط به رضایت مردم برای دریافت کالا و خدمات از شما امید داشته باشد.
عده زیادی رضایت خود را نشان نمیدهند و به خاطر آن باید دوستشان بدارید، زیرا میگویند پولت را پس انداز کن و برای ما به هدر نده.
نوزده.
بازاریابی سنتی مانند مکالمه یک نفره است. فقط یک شخص همه حرفها را میزند و همه چیز را مینویسد و دیگران گوش می دهند و می خوانند. نمی توانیم این وضعیت را ارتباط بدانیم!
بازاریابی چریکی یک مکالمه دو طرفه است. شخصی صحبت میکند یا مینویسد و شخص دیگری پاسخ میدهد، فعل و انفعال شروع و مشتری با بازاریابی درگیر میشود.
این یکی از شادیهای کار با اینترنت است. روابط از مکالمههای دونفره شروع میشود. مکالمه دونفره احتیاج به دعوت از مردم برای ثبت نام در جایی، ثبت نام برای دریافت گزارش کار، فرستادن نمونههای رایگان، ورود به مسابقه و رای دادن آنلاین دارد و شما باید پاسخ دهید. شرکت های کوچک میتوانند این کار را انجام دهند اما شرکتهای بزرگ معمولا سرعت و انعطاف لازم را ندارند.
بیست.
بازاریابی سنتی اسلحههای سنگین بازاریابی را شناسایی میکند: رادیو، تلویزیون، روزنامهها، مجلات و اینترنت.
بازاریابی چریکی ۲۰۰ اسلحه را در بازاریابی شناسایی میکند که بیشتر آنها هم رایگان هستند.
قلب بازاریابی چریکی، استفاده درست از اسلحههای انتخابی است. درک اساسی بازاریابی چریکی، آگاهی از ۲۰۰ اسلحه، به کارگیری و آزمایش تعدادی از آنها و سپس حذف آنهایی است که کارایی لازم را ندارند.
عقیده اصلی بازاریابی چریکی این است که شما باید مجموعهای از اسلحههای آزمایش شدهی کشنده داشته باشید.