۲۰ تفاوت بازاریابی سنتی با بازاریابی چریکی (قسمت اول)
اگر روشهای تغییرات بازاریابی را در قرن ۲۱ تحلیل کنید، متوجه میشوید که بازاریابی چریکی یا پارتیزانی در ۲۰ روش مختلف با بازاریابی سنتی تفاوت دارد.
یک.
بازاریابی سنتی مدعی است که برای یک بازار مناسب باید سرمایهگذاری کنید؛ بازاریابی چریکی مدعی است که اگر میخواهید سرمایه گذاری کنید اشکالی ندارد، اما اگر بخواهید زمان، انرژی، تخیل و اطلاعات را سرمایهگذاری کنید احتیاج به پول ندارید.
دو.
بازاریابی سنتی چنان در رمز و راز پوشیده شده است که تاجران زیادی را که نمیدانند بازاریابی شامل فروش است یا وبسایت! به شدت میترساند و چون میترسند و نگران اشتباه کردن هستند، بازاریابی را کنار گذاشتند. بازاریابی چریکی کاملا این رمز و راز را از بین میبرد و بازاریابی را آنطور که واقعاً هست یعنی به صورت فرآیند قابل کنترل معرفی میکند.
سه.
بازاریابی سنتی به کسب و کارهای بزرگ وابسته است. اصل، روح و روحیه بازاریابی چریکی، کسب و کارهای کوچک است؛ یعنی شرکتهایی که آرزوهای بزرگ با بودجههای کم دارند.
چهار.
بازاریابی سنتی شیوه عمل خود را از طریق فروش، پاسخ به پیشنهادات وبسایت یا موجودی انبار ارزیابی میکند؛ اینها اشتباه هستند.
بازاریابی چریکی به شما می گوید که هدف اصلی، اندازه سود است که باید برای آن ارزش و توجه قائل شویم. شرکتهای وجود دارند که رکورد فروش خود را شکستند اما در عمل پول از دست دادند!
سوددهی تنها چیزیست که حقیقت را نشان میدهد و باید برای رسیدن به آن نهایت کوشش را به خرج داد. اگر روش بازاریابیتان سودی برای شما به همراه ندارد، احتمالاً بازاریابی چریکی هم نیست.
پنج.
بازاریابی سنتی بر پایه تجربه و قضاوت است، یعنی روشی مبتنی بر حدسیات!
اما بازاریابی چریکی استطاعت غلط حدس زدن را ندارد، از این رو بیشتر به قوانین رفتار انسانی یعنی روانشناسی متکی است. مثلاً ۹۰ درصد تمام تصمیمهای خرید، در ناخودآگاه مغز ساخته میشوند.
اکنون میدانیم که چطور به این قسمتِ ناخودآگاه وارد شویم: تکرار. در بازاریابی چریکی، تکرار در درجه اول اهمیت است.
شش.
بازاریابی سنتی میگوید کسب و کار را رشد بدهید، قدرت بدهید و سپس مقادیر کالا و خدمات را زیاد کنید. این نوع تفکر، شرکتهای زیادی را با اشکال روبرو کرده است، چون آنها از فعالیت اصلیشان دور میشوند.
بازاریابی چریکی میگوید تجارت خود را رونق دهید اما هدفتان را فراموش نکنید. زیرا این همان چیزی است که شما را به اینجا رسانده است.
هفت.
بازاریابی سنتی میآموزد که کسب و کار خود را به طور خطی رشد دهید، یعنی مشتریان را یکی یکی اضافه کنید. اما این روش گران است.
بازاریابی چریکی معتقد است که راه رشد کسب و کار، هندسی و غیرخطی است. با بالا بردن حجم معاملات و اضافه کردن هر دوره فروش بیشتر برای هر مشتری و به کارگیری نیروی معرفی هر مشتری و در عین حال رشد روش های قدیمی، کسب و کار شکوفا میشود.
هشت.
بازاریابی سنتی تمام کوشش خود را برای فروش به کار میبرد و معتقد است که فروش پایان بازاریابی است. چریکی یادآوری میکند که ۶۸ درصد تجارتها در اثر بی تفاوتی و نادیده گرفتن مشتریان پس از فروش، به هدر میروند.
به همین دلیل بازاریابی چریکی تماس دائم با مشتریان را به طور مستمر گوشزد میکند و به آنچه که میگویند اهمیت میدهد. چریکها هرگز مشتری را از دست نمیدهند.
نه.
بازاریابی سنتی میآموزد که افق را زیر نظر بگیرید و این که کدام رقبا را باید نابود کنید.
بازاریابی چریکی نیز افق را زیر نظر می گیرد و تعیین می کند که کدام کسب و کارها دارای آینده و استاندارد تجاری شما هستند تا بتوانید از طریق همکاری با آنها بازار خود را گسترش دهید و به این ترتیب هزینههای بازاریابی خود را با همکاری و شراکت با دیگران کاهش دهید.
اصطلاح به کار رفته از سمت چریکها در این مورد، بازاریابی همکارانه است. «یا همکاری کنید یا شکست بخورید» این شعار بازاریابان چریکی است.
هنگام تماشای تلویزیون، تبلیغی از مک دونالد را می بینید، اواسط برنامه متوجه میشوید که این تبلیغی برای کوکاکولا است و در انتها میبینید که این تبلیغی برای آخرین فیلم دیزنی است.
این بازاریابی همکارانه است و فقط تعدادی از شرکتهای بزرگ آن را اجرا می کنند، اما بیشتر بازاریابی همکارانه در جهان را که ژاپنیها هدایت کننده آن هستند، در سطح شرکت های کوچک اتفاق میافتد.
ده.
بازاریابی سنتی اصرار دارد که علامت تجاری برای معرفی شرکت خود داشته باشید، وسیلهای دیدنی برای شناسایی خود؛ نکاتی که به چشم میآیند ۷۸% قویتر از نکاتی که به گوش میرسند در حافظه می مانند. بازاریابی چریکی معتقد است که عصر علائم تجاری از بین رفته است، زیرا این فقط به خاطر آورنده اسم شرکت است.
در عوض بازاریابی چریکی یک علامت به یاد آورنده دارد که معرف شرکت است. علامتی بصری یا کلامی که تمام منظور خود را معرفی می کند؛ مانند علائم بین المللی ترافیک.
در این روزهای هرج و مرج، یک میم یا علامت به یاد آورنده، در کوتاهترین زمان، بیشترین مطلب را میگوید و نشان میدهد. در اینترنت که مردم بیشتر از چند ثانیه در وبسایتها معطل نمیشوند، یک میم بسیار با ارزش است.
میم (meme) واژه جدیدی است که در سال ۱۹۷۶ ساخته شد و ایدهای چریکی است که میتواند سود و زیان شما را دگرگون کند.